دل نوشته
12 اردیبهشت 1395 توسط آمنه راستگو
خداجان سلام !
می دانم بازصدایم روی پیغام گیر است .اماچه کنم ؟ قلبم جز تومونسی ندارد که!
به قو ل معرو ف بازم پرم از لحظه هایی که دوستشان ندارم .
می دانی چیست؟می خواهم به اشپز حو زه بگویم در غذا هانمک نریز !چون می ترسم نمک بخورم و نمکدان بشکنم.دست خود م نیست همش نگران کسی هستم که اگه بیاد چه ها که نمی کنه واگه نیاد چه ها که سرمون نمیارند !!
خدای خوبم! کمکمون کن خوب باشیم که اگه به سلامتی اقامون اومد رو سفید باشیم وخوش حا لازاینکه نمک پرورده ایم نه روسیاه ونمک نشناس !
الهم عجل لولیک الفرج به احترام حضورش تعجیل درظهورش صلوات